آقای بازیگر دلش نمیخواست خانهاش برج شود. آرزو داشت خانهاش موزه شود.
خیابان "احمدی" منطقه "قیطریه" «خانه موزه استاد انتظامی» .
از حیاط خانه میگذریم و به ترتیب به اتاقهای موزه سرمیزنیم. اولین تصاویری که میبینیم، بخشی از پوستر نمایشهایی است که بعد از انقلاب در تئاتر شهر اجرا شدهاند. این پوسترها را از تئاتر شهر امانت گرفته بودند و حالا در اندازههای کوچکتر به نمایش گذاشتهاند کمی آن طرفتر فضایی برای نمایش جوایز و تندیسهای عزتالله انتظامی تدارک دیده شده است. چندین و چند مجسمه از هنرمندانی همچون جمیله شیخی، محمدعلی کشاورز، علی نصیریان، جمشید مشایخی و... نیز خودنمایی میکنند بعد از دیدن نقاشی سه بعدی کتابخانه انتظامی به اتاق« شهر فرنگ» وارد میشویم. قرار است در این اتاق 3 فیلم با مدت زمان 7 تا 8 دقیقه نمایش داده شود و بازدیدکنندگان با استفاده از دوربینهای مخصوص این فیلمها را ببینند. یکی از دیوارهای اتاق با نام بازیگران و هنرمندان قدیمی زینت داده شده است، نامهایی از فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان تبریزی تا علی حاتمی، داود رشیدی و دیگران. همچنین نام گونههای مختلف تئاتر و کاراکترهای نمایشی ایران مانند شاه سلیم، معینالبکاء و... نیز زینت بخش دیوار دیگری است. تماشاخانه زمان اتاق دیگر این موزه است، در این فضا مجسمه عزتالله انتظامی، فخری خوروش، جعفر والی، پرویز فنیزاده و داود رشیدی مشاهده میشود. در این تماشاخانه، فیلمی پخش میشود و نور روی تندیسها میافتد و همزمان تصاویری روی دیوار پخش میشود، گویی این مجسمهها روی صحنه یک نمایش مشغول بازی هستند به گفته الهام عسگری راهنمای موزه در این بخش از یک تکنولوژی جدید استفاده شده است. آیینه جادویی راهرویی است که عنوان تئاتر به زبانهای مختلف بر آن نقش بسته است غافلگیری موزه انتظامی برای مخاطبان ادامه این راهرو فضایی است که عکسهای عزتالله انتظامی در دورههای مختلف زندگیاش به نمایش گذاشته میشود. قرار است بازدیدکنندگان در اینجا غافلگیر شوند. آنها وارد این فضا میشود، عکسها را میبیند، بعد نور میرود و از این بخش میگذریم و به «اتاق گالری» میرویم. در این اتاق نیز عکس صحنههای مختلف تئاتر به نمایش گذاشته شده است. تابلوی سایه بازی با پروژکتور نیز دیگر امکان این فضاست. بیتی از خیام: هست از پس پرده گفتگوی من و تو/ چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من زینت بخش این تابلو است. در همین جاست که باز هم تصاویر آقای بازیگر خودنمایی میکنند. تصویری از سالهای جوانی او جلوی در همین خانه در میان انبوه عکسهای دیگرش دیده میشود. مرکز اسناد تئاتر مکان دیگری در این موزه است؛ جایی که اسناد ششصد هفتصد نمایش اجرا شده، روی چندین فایل ذخیره برای استفاده دانشجویان و پژوهشگران آماده میشود. به راهروی امضاء خانه موزه عزتالله انتظامی وارد میشویم. قرار است روز افتتاحیه هنرمندان مطرح و بنام دیوار این راهرو را امضا کنند و بعد یک شیشه به عنوان محافظ ، روی این دیوار را میپوشاند پس از گشتوگذار در داخل موزه به حیاط میرویم و بعد به تالار نامآوران وارد میشویم، همین که وارد این تالار میشویم مجسمه عزتالله انتظامی با حالتی که انگار خوشآمد میگوید توجهمان را جلب میکند با آسانسور به طبقه پایین میرویم، در آسانسور هم تصویر دیگری از آقای بازیگر به چشم میخورد. آنطور که میگویند طبقه پایین یا همان زیرزمین وجود نداشته است بعدا گودبرداری شده و یک سالن تئاتر کوچک ساخته شده است. این سالن که 92 صندلی دارد، شبیه تالار فردوسی است. از نظر نور و صدا تجهیز شده و اتاق فرمان، گریم و پشت صحنهاش هم آماده است. تقریبا تمام بخشهای موزه را دیدهایم. دوباره به حیاط بر میگردیم و این بار از چند پله بالا میرویم کافیشاپی در فضای باز ، روی پشت بام در میان چمن و گلدانهای رنگارنگ، آخرین جایی است که میبینیم. مدیر این کافیشاپ، گلنوش انتظامی دختر مجید و نوه عزتالله انتظامی است که روی یکی از صندلیها نشسته و کتاب میخواند، قرار است این کافه از صبح تا شام پذیرای میهمانها باشد بعد از گشت و گذار در داخل موزه برای لحظهای استراحت، روی یکی از صندلیهای کافه مینشینیم. روبرویمان دیواری با نقش تکیه دولت است؛ دیواری که توسط 20 تن از هنرمندان تجسمی نقاشی شده است. این دیوار اولین بخش موزه بود که آماده شد موزه عزتالله انتظامی به جز چند مورد ریزهکاری، کار دیگری ندارد و آقای بازیگر پایان همین ماه به آرزویش میرسد و حالا باید دید روز اول افتتاحیه او چه واکنشی نسبت به چیدمان موزهاش دارد؟ سال 90 شهرداری تهران خانه عزتالله انتظامی را خریداری کرد تا موزه انتظامی و موزه تئاتر ایران راهاندازی شود. بهروز غریبپور مسئول طراحی شد و حالا این خانه شکل کامل یک موزه را پیدا کرده است
|